با احترام به حضرات مدیران ارشد آموزش و پرورش، ما ضمن اینکه میخواهیم اطمینان دهیم، باید بگوییم که برخورد اخیر شما با گاج، نشانه وفاداری شما به نظام و انقلاب نیست. در واقع، چنین رفتاری، میتواند آب به آسیاب دشمن بریزد و مردم را بدبین کند.
دلیل تعطیلی موسسه آموزشی گاج
در آغاز سخن، میخواهیم تأکید کنیم که آرشیو عصر ایران، از جمله چند لینک پایان این مطلب، شواهدی ارائه میدهد که نشان میدهد این رسانه از همان ابتدا مخالف موسسات کنکور و کمک آموزشی بوده و هست، چرا که این موسسات، با وجود عناوینی چون آموزشی و کمک آموزشی و انتشارات و نظایر آنها، مافیای کاسبی از استرس دانشآموزان، به ویژه در مقطع کنکور، هستند و باور دارند که این موسسات، یکی از عوامل تشدید بیعدالتی آموزشی هستند. زیرا رسماً نظام آموزشی معطوف به کنکور را پول زده کردهاند و به دلیل اینکه قشر محروم جامعه نمیتواند از کتابهای کمک درسی، نکتهها، تستها و کنکورهای آزمایشی آنها بهرهمند شود، در رقابت اصلی کنکور، عقب میمانند و رفتهروی دانشگاه را از دست میدهند.
اگر یک وزارت آموزش و پرورش قوی و موثر داشتیم، امروز نباید در این بساط پرفساد، لحظهای مردد میشدیم و آبروی نظام آموزشی را به پای چند موسسه کاسبکار قربانی نمیکردیم. بنابراین، چند سطر آینده، باید در دفاع از موسسهای که تعطیل شده نیست، بلکه تلاشی است برای پاسداشت آزادیهای عمومی و قانونگرایی و نظاممند کردن رفتارهای سلیقهای مسؤولان باشد.
در روز گذشته، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان مدارس غیردولتی در یک گفتوگوی تلویزیونی، از تعطیلی موسسه “گاج” خبر داد و گفت: در زمان اغتشاشات و جمعهروزی، در سوالات امتحانی درس ادبیات، جهتگیریاش به سمت تحریک به اغتشاشات بود. بنابراین، حکم تعطیلی آن را ابلاغ کردیم. این دو موضوع، یعنی تأکید بر نیاز به وزارت آموزش و پرورش قوی و موثر و دفاع از حقوق عمومی و قانونگرایی در برابر رفتارهای سلیقهای مسؤولان و موضوع تعطیلی موسسه “گاج”، از هم جدا میشوند.
در یکی از جمعههای آذر ماه سال گذشته، موسسه گاج در آزمون ادبیات پایه دوازدهم علوم انسانی، چند بیت از اشعار فرخی یزدی را به کار برده و نکات ادبی این اشعار را از دانشآموزان پرسیده است. اشعار فرخی یزدی، مانند سایر اشعار او، انتقادی و نکوهشآمیز نسبت به استبداد و تلاش برای آزادی بودهاند. محمد فرخی یزدی بین سالهای ۱۲۶۸ تا ۱۳۱۸ خورشیدی زندگی کرده و اشعار او به طبیعت خود زمان خودش ناظر بوده است. به دلیل آزادیخواهی و اشعار انتقادیاش، در زندان قصر حبس شده و در همان جا به قتل رسیده است.
اما درباره تصمیم وزارت آموزش و پرورش، چند نکته قابل تأمل است:
1- بسیار مشتاقیم که هم این موسسه و هم بقیه موسسات کنکور، به زودی تعطیل شوند، اما باید به دلایل مبنایی که در سطور ابتدایی این نوشتار آورده شد، و نه به بهانههای عجیب و غریب، این تصمیم را بگیریم.
2- این که در یک آزمون خاص، چند شعر انتقادی و به قول معاون وزیر جهتدار به کار رفته باشد، واقعاً مشمول کدام جرم از جرائم مصوب مراجع قانونی کشور است که به استناد آن، یک موسسه را تعطیل کنند؟
به عنوان مثال، گیریم که طراح سوالات این درس، بر اساس وقایع آن روزها این ابیات را انتخاب کرده است، و حتی اگر سوء نیت هم داشته باشد، مجرم نیست مگر اینکه نیازمند اثبات با ادله حقوقی باشد. آیا با خطای یک فرد، کل یک موسسه را باید تعطیل کنند؟ آیا در خود آموزش و پرورش، خطا و خطاکاری وجود ندارد؟ آیا به این دلیل آموزش و پرورش را تعطیل میکنند، یا به عنوان مثال، به خاطر اختلاس رئیس یک بانک – ولو آن که بعد از اختلاس به کانادا هم فرار کند – کل آن بانک را میبندند؟
تنها جایی که میگویند اگر یک نفر خطا کرد، همه را تنبیه میکنند، ارتش است که آن هم برای تقویت نظم و ارتقای قدرت نظامی سربازان است. برای آموزش و پرورش، زشت و زننده است که به خاطر خطای یک فرد – تازه اگر بپذیریم که خطایی صورت گرفته – کلی انسان دیگر را مجازات کنند.
با احترام به حضرات مدیران ارشد آموزش و پرورش، باید به آنها گوشزد کرد که برخورد اخیرشان با یکی از موسسات کنکور، منجر به نارضایتی و نگرانی بسیاری از مردم و اعتراضات شدید در شبکههای اجتماعی شده است. همچنین، باید تأکید کرد که چنین رفتاری نشانه وفاداری به نظام و انقلاب نیست، بلکه میتواند آب به آسیاب دشمن ریختن و بدبینی مردم را برانگیخته و تضعیف کننده اعتماد عمومی به سیستم باشد.
همچنین، باید به یاد داشت که شاعران و ادیبانی مانند فرخی یزدی، تاریخ ادبیات و فرهنگ ایران را شکوفا کرده و آثار بینظیری را به جای گذاشتهاند. به جای آن که مسوولان آموزش و پرورش به این شعران بایستند و آثارشان را از نظر معنایی و ارزشی بررسی کنند و درسهای آنها را به دانشآموزان آموزش دهند، به ناچار به دلیل عدم سعه صدر و انحراف از اصول بنیادین جمهوری اسلامی، این شاعران را زندانی کرده و موسسات کنکور را به دلیل بازنشر اشعار آنها تعطیل کردهاند.
در مورد سوالات کنکور نیز، باید تأکید کرد که نمیتوان بر اساس چند شعر انتقادی که در یک آزمون خاص به کار رفته، یک موسسه کنکور را تعطیل کرد. همچنین، برای برخورد با معترضین نیز باید توجه داشت که اعتراض حق مردم است و باید به آنها احترام گذاشت و به دلیل اعتراضات خشونتآمیز و ایجاد ناامنی، باید فقط با افرادی برخورد شود که به اموال عمومی و خصوصی صدمه وارد میکنند و به نیروهای نظامی و انتظامی تیر و قمه میزنند.
بنابراین، باید به مدیران آموزش و پرورش توصیه کرد که برای اجرای سیاستهایشان، به اصول بنیادین جمهوری اسلامی و قانون اساسی احترام گذاشته و از تصمیماتی که میتوانند باعث تضعیف اعتماد عمومی به سیستم شوند، خودداری کنند.با احترام به حضرات مدیران ارشد آموزش و پرورش، باید بیان کرد که رفتار اخیرشان با یکی از موسسات کنکور، باعث نارضایتی و نگرانی بسیاری از مردم و اعتراضات شدید در شبکههای اجتماعی شده است. بنابراین، باید تأکید کرد که چنین رفتاری نشانه وفاداری به نظام و انقلاب نیست، بلکه میتواند آب به آسیاب دشمن ریختن و بدبینی مردم را برانگیخته و تضعیف کننده اعتماد عمومی به سیستم باشد.
همچنین، باید به یاد داشت که شاعران و ادیبانی مانند فرخی یزدی، تاریخ ادبیات و فرهنگ ایران را شکوفا کرده و آثار بینظیری را به جای گذاشتهاند. برای برخورد با این شعران، به جای زندانی کردن آنها، باید آثارشان را از نظر معنایی و ارزشی بررسی کرد و درسهای آنها را به دانشآموزان آموزش داد.
در مورد سوالات کنکور نیز، باید به یاد داشت که نمیتوان بر اساس چند شعر انتقادی که در یک آزمون خاص به کار رفته، یک موسسه کنکور را تعطیل کرد. همچنین، برای برخورد با معترضین نیز باید توجه داشت که اعتراض حق مردم است و باید به آنها احترام گذاشت و فقط با افرادی برخورد شود که به اموال عمومی و خصوصی صدمه وارد میکنند و به نیروهای نظامی و انتظامی تیر و قمه میزنند.
بنابراین، باید به مدیران آموزش و پرورش توصیه کرد که برای اجرای سیاستهایشان، به اصول بنیادین جمهوری اسلامی و قانون اساسی احترام گذاشته و از تصمیماتی که میتوانند باعث تضعیف اعتماد عمومی به سیستم شوند، خودداری کنند.
اگرچه فردی اعتراض خود را به این موضوع ابراز کرده است که به قول مسوولان، حق همه مردم است، اما چرا باید در جمهوری اسلامی با این اعتراض کوچک و بیاثر برخورد شود؟ آیا درست نیست که چهار تست در یک آزمون غیررسمی و آزمایشی، که محدود به درس ادبیات کلاس چهارم علوم انسانی بوده، تحمل شود؟ آیا پاس گل زیباتر از این به مخالفان جمهوری اسلامی نمیرسد؟
بدترین امر این است که در ذهنیت مسوولان آموزش و پرورش، اشعار انتقادی ناظر به استبداد مورد توجه قرار گرفته و با تصمیم نابخردانه و اعلام آن، آنچه در ذهن خودشان میگذشته را علنی کرده و موضوع را از یک امتحان ساده و محدود و یک اتهام ذهنی به کل کشور و افکار عمومی تسری داده و سوژه درست کردهاند. همچنین، در سالهای گذشته، ناآرامیهایی رخ داده بوده که هیچکس نگفته که چهار تا شعر در داخل یک آزمون آزمایشی یک پایه خاص، حتی ذرهای به ملتهب کردن فضا افزود. در طول این ماهها، اصلاً کسی نفهمید که چنین آزمونی با چنین سوالاتی وجود خارجی داشته است، چه رسد به این که تحریک به اغتشاش شود!
اکنون، معاون وزیر آموزش و پرورش روی چه حساب و کتابی میگوید که “سوالات مطرح شده به سمت تحریک برای اغتشاشات بوده است”. البته خدایی نکرده، این اتهام نیز به دلیل چند سوال انتقادی مطرح شده در یک آزمون آزمایشی، بسیار غیرمنطقی و ناپایدار به نظر میرسد.
اگرچه فردی اعتراض خود را به این موضوع ابراز کرده است که به قول مسوولان، حق همه مردم است، اما چرا باید در جمهوری اسلامی با این اعتراض کوچک و بیاثر برخورد شود؟ آیا درست نیست که چهار تست در یک آزمون غیررسمی و آزمایشی، که محدود به درس ادبیات کلاس چهارم علوم انسانی بوده، تحمل شود؟ آیا پاس گل زیباتر از این به مخالفان جمهوری اسلامی نمیرسد؟
بدترین امر این است که در ذهنیت مسوولان آموزش و پرورش، اشعار انتقادی ناظر به استبداد مورد توجه قرار گرفته و با تصمیم نابخردانه و اعلام آن، آنچه در ذهن خودشان میگذشته را علنی کرده و موضوع را از یک امتحان ساده و محدود و یک اتهام ذهنی به کل کشور و افکار عمومی تسری داده و سوژه درست کردهاند. همچنین، در سالهای گذشته، ناآرامیهایی رخ داده بوده که هیچکس نگفته که چهار تا شعر در داخل یک آزمون آزمایشی یک پایه خاص، حتی ذرهای به ملتهب کردن فضا افزود. در طول این ماهها، اصلاً کسی نفهمید که چنین آزمونی با چنین سوالاتی وجود خارجی داشته است، چه رسد به این که تحریک به اغتشاش شود!
اکنون، معاون وزیر آموزش و پرورش روی چه حساب و کتابی میگوید که “سوالات مطرح شده به سمت تحریک برای اغتشاشات بوده است”. البته خدایی نکرده، این اتهام نیز به دلیل چند سوال انتقادی مطرح شده در یک آزمون آزمایشی، بسیار غیرمنطقی و ناپایدار به نظر میرسد.
به نظر میرسد که مسوولان آموزش و پرورش بعد از هشت ماه، به این موضوع پی بردهاند که چهار تا سوال انتقادی در آزمون آزمایشی در آذر ماه گذشته مطرح شده بودند، اما خود این موضوع، نشان از بی اهمیتی آن دارد. اگر این سوالات واقعاً عامل تحریک به اغتشاش بوده بودند، حتماً در همان زمان سر و صدایشان بلند میشد. این واقعیت نشان دهنده فضای مسمومی است که در کشور ایجاد شده است.
ما از مسوولان آموزش و پرورش خواستاریم که به گاج اجازه فعالیت دوباره ندهند، تا این شبهه پیش نیاید که همه اینها بازی تبلیغی برای معروف تر شدن گاج بودند. باید سایر موسسات مشابه را هم تعطیل کرد تا شبهه دومی در مورد تست، شعر، فرخی یزدی و اغتشاشات بهانهای برای حذف یک رقیب نشود. اما تعطیلی این موسسات باید به خاطر آسیبهای جدی که به روح و روان دانشآموزان و اقتصاد خانوادهها و همچنین اخلال آنها در عدالت آموزشی، صادر شود.
اگر آموزش و پرورش بدون حضور کاسبان تست و کنکور راه اندازی شود، حتماً فضای سالم تری خواهیم داشت که متمرکز بر مدرسه و خانواده باشد. اگر مدیران آموزش و پرورش به اندازهای حساس هستند که نمیتوانند از چهار تست تاریخ گذشته گذر کنند، چگونه میتوانند از فاجعهای که این مؤسسات، به عنوان یک مؤسسه در فضای آموزشی، ایجاد کردهاند، گذر کنند؟ این فاجعه، در برابر چند بیت از شعر فرخی یزدی، دیوانی قطور است که البته لابلای آن، کلی اسکناس گذاشتهاند.