فهرست محتوا
از اصطلاح سکولاریسم برای اشاره به حفظ جدایی بین دولت و دین و عدم تداخل دستگاه مذهبی و دینی در حکومت استفاده میشود. سکولار هم به هر شخص، جامعه و هر چیزی که این ویژگی را داشته باشد، گفته میشود.
تعریف سکولار و سکولاریسم
درک بازخیزش دین در سیاست جهانی با نظریه روابط بین الملل سکولار بودن امکانپذیر است. برای تعریف دقیق سکولار بودن کلمه، مفاهیم مختلفی مطرح شده است. چهار مفهوم اول این واژه، در بعضی موارد به معنای مثبت و خنثی بودن در قبال مسائل مذهبی قرار میگیرند و پنج مفهوم دیگر، با خصومت دین در ارتباط هستند. در مفهوم قدیمی ترین، سکولار به مسائل خارج از حوزه رهبانی اشاره دارد. در مفهوم دوم، به ایدهها یا عباراتی که به دین اشاره دارد بودن، نام «سکولار» داده میشود. به عنوان نمونه، دستور «دزدی نکن» ماهیت سکولار دارد، اما هیچ ارتباطی با خصومت به دین ندارد.
همه چیز درباره سکولاریسم
در گذشته، با پیشرفت علوم و رشد فکری و تکامل عقلی و علمی بشر، اندیشمندان در جهان مسیحیت و اسلام نظریاتی را مطرح کردند که مبنای آنها محدودیت قلمرو دین بود. این نظریه که به سکولاریسم معروف است، رسالت اصلی دین را تنها در قلمرو فردی و معنوی بشر خلاصه میکرد و مسائل اجتماعی را خارج از حیطه دینی میدانست.
در حال حاضر، سکولاریسم به عنوان یک نظریه قوی در جوامع مختلف جهان جای خود را پیدا کرده است. چرا که جامعه ما نیاز به دولتهای موفق و پایدار دارد و به همین دلیل، نظامهایی مانند جماعت مجاهدین و طالبان، با استفاده از چنین نامهای دینی، شکست خوردهاند و آرمانهای دینیشان محقق نشد. در این شرایط اسلام به عنوان دینی که حاکمیت و خشونت را حمایت میکند، در جهان به تصویر تروریستهایی با انداد جنایات خشونتآمیز تبدیل شده است.
با توجه به این وضعیت، سکولاریسم و ایدهای که قلمرو دین را محدود میکند، دوباره به بحث و گفتوگو روزمره جامعه دست داده است. در چنین جوامعی، که به سمت سکولاریزاسیون حرکت میکنند، تاکید بر جدایی دین و اجتماع اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
مفهوم سکولاریسم و واژههای مرتبط با آن
سکولاریسم به معنای حفظ جدایی بین دین و دولت و عدم تبعیت دستگاه حکومتی از دستورات دینی است. در این مفهوم، دین تنها در حیطه فردی و معنوی بشر قائل میشود و مسائل اجتماعی خارج از حیطه دینی قرار میگیرند.
واژه سکولار به معنای دنیوی، مادی و غیر مذهبی است و طرفدار دنیوی شدن امور و اهمیت دادن به خود زندگی در دنیا است.
واژه سکولاریزاسیون به معنای فرآیند جدایی اجتماعی از دین و رو به سمت مادی شدن زندگی است.
واژه لایک به معنای بیطرفی و عدم تبعیت از دین و واژه لایسیزم به معنای تفکری که مسئولیت بر عهده دولت است و دین دخالتی در این فرآیند ندارد.
دین به معنای باورها و عقاید مذهبی است و در سکولاریسم، این باورها و عقاید تنها در حیطه معنویت و فردیت مورد استفاده قرار میگیرند.
بنابراین، سکولاریسم به عنوان یک نظریه مهم در جامعهشناسی و سیاست، برای حفظ جدایی دین و دولت و تحقق توسعه و پیشرفت در جوامع بشری اهمیت دارد.
سکولاریزاسیون، یک فرایند، عمل، یا جریان است که در طی آن شؤنات سیاسی، اجتماعی و اخلاقی جامعه دیانت زدایی و قداست زدایی می شوند. در این فرایند، مظاهر دینی در جامعه کمرنگ و به تدریج حذف و یا کاهش می یابد و بدون حضور دین به تدبیر امور پرداخته می شود. دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می شود و کارکرد های اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصا به امر ماورای طبیعی عنایت دارند، عقلانی می گردد. واژه های لائیک و لاﺋیسیزم به معنای دین جدا گری و عامه مردم غیر روحانی و ساده هستند و در فرهنگ و زبان فرانسوی به کار می روند.
تفاوت بین لائیک و سکولار:
به نظر برخی از جامعه شناسان، لائیک و سکولار به معنی چیزی جداگانه هستند. این دیدگاه پیروی می کند که لائیک معنای دارد که در جامعه ای که فرهنگ عمومی آن سکولار نشده است، حکومت احترام و توجهی بیشتر به دین دارد، مانند ترکیه. اما سکولار به معنای حکومت در جامعه ای است که فرهنگ عمومی آن سکولار شده است و در نتیجه، همسازی حکومت و باور دینی مردم وجود ندارد.
ژان پل ویلم به طور خاص از لائیک سازی و سکولارسازی سخن گفته است. او باور دارد که لائیک سازی (یا انفصال دین از سیاست) و سکولارسازی دو واژه تقریباً پیچیده هستند. تعبیر اول آشنایی بیشتری برای زبان فرانسوی و تعبیر دوم برای زبان انگلیسی دارد.
ژان بوبرو تلاش کرده است تا با ایجاد یک «تاریخ و جامعه شناسی تفکر لائیک»، تفاوت های روشنی را بین لائیک سازی (کوشش در جهت انفصال دین از سیاست) و سکولارسازی (ساختن دین دنیوی و ناسوتی) نشان دهد.
لائیک سازی با تنش های روشن بین نیروهای اجتماعی (دینی، فرهنگی، سیاسی، نظامی) مرتبط است که می تواند با علمی کردن یک منازعه، تسلط بر دستگاه حکومت (یا حداقل ایجاد نفوذ قومی بر آن) را به دنبال داشته باشد. در سکولارسازی، تغییر و تعویض های اقتصادی سیاسی، دینی و علمی می تواند در مورد هر زمینه ای تنش های درونی ایجاد کند، اما بین تغییرات درونی دین و تغییرات اجتماعی دیگر، ناهنجاری شدیدی وجود ندارد.
در کشور دانمارک، دین لوتری رسمی است اما جامعه ی مدنی آن کشور از قید هرگونه قیمومیت دینی آزاد است، بنابراین این کشور سکولار است ولی لائیک نیست. در ترکیه، دین اسلام رسمی شناخته شده است، اما خطر ناهماهنگی بین حکومت و باور دینی مردم وجود دارد.
کلیتاً، سکولارسازی به معنی یک تحول اجتماعی- فرهنگی است که محدودیت نقش نهادی و فرهنگی دین را به حاشیه می کشاند. بنابراین دین می تواند بخشی از تعاملات اجتماعی باشد اما هیچگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی نباید قدرت اجتماعی خود را به دست بگیرد.
تعریف دین در تلاقی با سکولاریسم مورد بحث قرار گرفته است. اگرچه تفاوت تعریف دین با تعریف جامع و فراگیری آن وجود دارد، اما در عام ترین تعریف دین، مکاتب چون کمونیسم و اومانیسم نیز فرا میگیرند. در چنین تعارضی میان سکولاریسم و دین وجود ندارد. تعریفی که از دین با سکولاریسم تقابل دارد، از منابع درون یک دین بدست آید. در معنا اسلامی دین، کتاب مقدس این دین، قرآن کریم، وحی الهی است. نسخه اصلی آن بدون تغییر و تحریف قرار دارد و ابعاد گوناگون زندگی انسان را مشمول تعالیم و احکام هدایتگرانه ای خود می داند، بنابراین دین اسلام روشن ترین تقابل را با سکولاریسم دارد.
با توجه به تعریف مفهوم سکولار و سکولاریسم، آنها با مفهوم لائیک و لائیزیسم تقریبا معادل هستند. اما تفاوتی که بین آنها وجود دارد، در این است که در حکومت لائیک، دین هنوز در جامعه وجود داشته و از احترام برخوردار است، در حالیکه در حکومت سکولار، دین نقشی در جامعه ندارد و تعارض و تضاد با دین بویژه با اسلام وجود دارد. بنابراین، سکولاریزه کردن جامعه اهمیت بیشتری نسبت به لاییک سازی دارد و برخی فرهنگیان دینی نیز به ناخواسته در جریان فوق کمک می کنند. در نهایت، باید توجه داشت که فرهنگ، اعمال و جامعه ما دینی است و همچنان بر خلاف جریان سکولاریزه شدن می تواند به دین پایبند باشد.